در همین اواخر، پدیده های مرموزی به نام سیاهچاله در تمام دنیا پدیدار شدند. هیچ کس نمیدونه اونا چین یا به چه هدفی ساخته شدن اما توجه ماجراجویان و لشکران از سر تا سر دنیا را به خود جلب کرده اند. هزازان نفر میرن سیاهچاله ها رو بگردن ولی توی این مدت حتی یه نفر هم برنگشته. در بندر پارتویا، یک پسر جواب در شرف اسم در کردنه. سندباد یک ماجراجوی خوش اخلاق، قوی و ماهره. یه جور کار باعث میشه که اون یونان رو ببره که یه مسافر مرموزه که از چیزی که ظاهر فریبنده ش نشون میده خیلی قوی تره. یونان سندباد توجه سندباد رو به گشتن به دنبال "قدرت پادشاه" و عوض کردن دنیا جلب میکنه - با فتح سیاهچاله. این پسر مشتقاق هم قبول میکنه و راهی گشت و گذار میشه. 15 سال قبل از واقعه های سری اصلی، سندباد نو بوکن جوانی های سندباد رو به عنوان یه فاتح سیاهچاله شرح میده. در طول مسیر دوستا و سختی های زیادی رو میبینه تا بالاخره قدرت پادشاه رو به دست بیاره.