در آینده ای نه چندان دور، ما با مورتیمر (کیر گیلکریست)، مرد جوانی با دیدگاهی منحصر به فرد از زندگی آشنا می شویم که در فراز و نشیب های زندگی در دره سن فرناندو کالیفرنیا زندگی می کند. نامزدی او با نیکول جذاب و خیره کننده (فرانچسکا ایستوود) و کارش در سرویس تشییع جنازه عمویش بری (جیم گافیگان) تنها آغاز داستان اوست زیرا او با پیچیدگی های پویایی خانواده دست و پنجه نرم می کند. فرانچسکا و مورت در طول تدارک عروسی خود از سرویسی بازدید می کنند که تاریخ مرگ افراد را پیش بینی می کند. در حالی که نتایج فرانچسکا امیدوارکننده است، زندگی مورت وقتی متوجه می شود که تنها یک سال از زندگی اش باقی مانده است، تغییری شدید پیدا می کند. این مکاشفه جرقه دگرگونی عمیقی را در مورت به وجود می آورد، زیرا او برای یافتن معنایی در زندگی اش سفری پرشور را آغاز می کند و به طور غیرمنتظره ای عشق را در قالب کیت (لوسی هیل) پیدا می کند.
از نفس افتاده فیلمی است که می توانست یکی از دو راه را طی کند، اما خوشبختانه، کارگردان دانیل آندره، یک نقش اصلی قابل ستایش در قالب کِر گیلکریست دارد که برای اولین بار در درام دیگری، یعنی فیلم «این یک نوع داستان خنده دار است» توجه ما را به خود جلب کرد و البته فیلم ترسناک فراطبیعی «It Follows» هم از اوست. گیلکریست به طور کامل از ویژگی های عجیب و غریبی که شخصیت نیاز دارد استفاده می کند، اما هرگز به عنوان مردی که اعتماد به نفس ندارد به تصویر کشیده نمی شود. علاوه بر این، گیلکریست این فرصت را پیدا می کند که با این فیلمنامه به راحتی از موعظه کردن دوری کند و تا حدودی از مراحل غم و اندوه استفاده کند. بازیگران مکمل نیز قوی هستند، اما فیلم واقعاً در توسعه ارگانیک عاشقانه بین مورت و شخصیت لوسی هیل می درخشد. از ملاقات اولیه تا شکوفایی رابطه آنها، دانیل آندره آن را با لطافتی طبیعی اداره می کند که هم دلگرم کننده و هم جذاب است. زمان بندی کمدی جیم گافیگان حس لذت بخشی به او می دهد و اجرای فرانچسکا ایستوود شگفت انگیز و خوشایند است که تطبیق پذیری او را به نمایش می گذارد.