اگر جزئی از خدمه پاکسازی بودید که ترتیب صحنه های قتل را می دادید و یک چمدان پر از پول نقد پیدا می کردید، چه می کردید؟ گابریل به عنوان رئیس یک سازمان جنایی دوست دارد از ماکیاولی نقل قول کند و زندانیانش را مجبور به بازی رولت روسی کند، زیرا فکر می کند هر دو ترسناک هستند. حداقل یک بار، یکی باید به او بگوید: «برو ماکیاولی ات را جمع کن، من کتاب سان تزو را خواندم.» او کمتر از پرداخت پول به گروه ویژه مبارزه با جرم و جنایت هیجان زده است، اما آن را به عنوان هزینه انجام تجارت می پذیرد. وقتی گروهی از نظافتچی های صحنه جرم متوجه می شوند که پاداش عقب افتاده شان در دودکش یک ساختمان مخفی شده است، هم گانگسترها و هم پلیس های گمراه بر سر آن درگیر می شوند. احتمالاً گابریل با آخرین پرداختی که انجام داده، پاشنه های خود را کمی بالا کشیده است، بنابراین وقتی دو تن از اراذل سرکش به طور موقت پول رشوه را رهگیری می کنند، پلیس تهدید می کند که عملیات گابریل را افشا می کند. با جنگ تمام عیار در افق پیش رویش، شاید بهتر بود که گابریل هنر جنگ سان تزو را به جای اراجیف ماکیاولی می خواند.
در تمام مدت پخش فیلم، آنتونیو باندراس در نقش گابریل، رئیس جنایتکار پرمدعا، بسیار سرگرم کننده و جذاب ظاهر می شود. او شخصیتی که برعهده گرفته است را بالاتر از خصلت های ادبی خود قرار می دهد و اینجاست که با حضور او سطح فیلم بالا می رود. درک کارول و کانر مولن نیز به عنوان جاسوس های پلیسی که برای گابریل کار می کنند، انرژی خوبی به فیلم اضافه می کنند. جاناتان ریس مایرز هرگز به اندازه ای که اینجا در نقش الکس سر و صدا می کند به خود واقعی اش نزدیک نبوده است. او در تلاش برای مبارزه مانند ادکینز بسیار موفق است، اما او فیلم را کاملاً با هنر خود صیقل می دهد. سوئن تمل در نقش چاک به خوبی هرج و مرج به راه می اندازد، اما به نظر می رسد ملیسا لئو در نقش سیوبهان به صورت اشتباهی در فیلم حضور دارد.