" من قطعا به بهترین نوازنده جاز دنیا تبدیل میشم!" غول آبی ماجرای دای میاموتو عضو سابق یه باشگاه بسکتبال رو دنبال می کنه. یه روز که اون توی مدرسه راهنمایی خودش بود، یکی از دوستاش اونو به یه اجرای زنده جاز می بره که خیلی اونو تحت تاثیر خودش قرار می ده. بعد از اون، اون به تنهایی شروع به ساکسیفون تنور می کنه در حالی که قادر به خوندن صفحات موسیقی نیست. در هوای بارونی و آفتابی، روز و شب، دای به تمرینش ادامه می ده. در اولین اجراش، حضار شروع به انتقاد کردن ازون می کنن اما دای با اشتیاق فراوان شروع به نواختن ساکسیفونش می کنه. داستان رسیدن صمیمانه و بی باکانه اون به هدفش شروع می شه.