جاستی یوکی تایلر برای همه زندگیش برنامه داشت: عضو ارتش بشه، یه کار پشت میزی داشته باشه و در نهایت با یه حقوق عالی بازنشسته بشه، یه برنامه ی عالی ... تا وقتی که خودشو وسط یه گروگان گیری میبینه و بعد موفق میشه که جون یه ادمیرالو نجات بده! حالا تایلر کاپیتان یه رزمناو فضاییه!! خدمه ی این کشتیِ درب و داغون یکی از دیوونه ترین و ناامید کننده ترین آدمایی هستن که فکرشو بکنید! و البته علاقه ی زیادی هم به کاپیتانشون ندارن. با این حال بهتره که یاد بگیرن چطور با همدیگه کنار بیان چون قراره که با امپراطوری رالگون درگیر بشن! خوب یا بد، سرنوشت دنیا در دست کسی قرار داره که ممکنه کاملا احمق باشه، و یا واقعا باهوش!